دوشنبه، ۲۸ مهر ۱۴۰۴
یه لحظه فکر کن...
آخرین باری که بدون فکر به کار، فقط زندگی کردی کی بود؟
یه پیادهروی بدون هندزفری، یه قهوه بدون چککردن اعلانها، یه گفتوگو بدون اینکه به ایمیل بعدی فکر کنی؟
واقعیت تلخ اینه که خیلی از ما، به جای اینکه کار کنیم تا زندگی کنیم، داریم زندگی میکنیم تا کار کنیم.

کار لازمه. پیشرفت، تلاش، ساختن، همهش مهمه.
ولی وقتی تمام انرژی، فکر و حتی احساساتت رو توی کار میذاری، کمکم چیزایی که زندگی رو “زندگی” میکنن از بین میرن.
اون گفتوگوهای ساده، حس آرامش، وقتهای بدون هدف...
دقیقاً همونا هستن که ذهنت رو تازه و خلاق نگه میدارن.
🔸 حتی وقتی تعطیله، ذهنت هنوز دنبال کاره.
🔸 هر وقت استراحت میکنی، حس گناه داری.
🔸 انگیزهت برای کار از ترس عقبه موندنه، نه از عشق به رشد.
🔸 حس میکنی همیشه یه قدم از آرامش فاصله داری.
اگه حتی یکی از اینا آشناست، یعنی وقتشه یه مکث کنی.
زندگی فقط صبح تا شب دویدن نیست.
اون لحظهای که خورشید از لای پرده میتابه، یا وقتی یه پیام ساده از یه دوست قدیمی میگیری، اینا بخشهای واقعی زندگیان.
اما مغز ما عادت کرده همهچی رو با “بازدهی” بسنجه.
در حالی که بعضی چیزا باید فقط برای لذت انجام بشن، نه برای نتیجه.
ساعت مشخص برای خاموشکردن کار.
یه مرز واضح بساز؛ ساعت خاصی بعدش دیگه جواب ایمیل نده.
لحظههای بدون هدف رو برگردون.
قدم بزن بدون هدف، چای بنوش بدون موبایل، فقط باش.
موفقیت رو دوباره تعریف کن.
موفقیت همیشه “بیشتر کار کردن” نیست؛ گاهی یعنی “با ذهنی آروم کار کردن.”
برای زندگی وقت بگذار، نه فقط کار.
رابطههات، سلامتت، ذهنت، اینا سرمایهان، نه وقفه.
«اگر همیشه در حال دویدن باشی، حتی وقتی به هدف برسی، فقط خستهای نه خوشحال.»
زندگی واقعی منتظر نمیمونه تا پروژههات تموم بشن.
اون همزمان با کارات داره میگذره. تو فقط باید یادت نره ببینیش.