شنبه، ۱۲ مهر ۱۴۰۴
خیلیا فکر میکنن وقتی بزرگ شدیم، دیگه وقت بازی تموم شده. اما حقیقت اینه که بازی کردن فقط مخصوص بچهها نیست. ذهن ما هنوز هم نیاز داره با دنیای اطرافش بازی کنه، امتحان کنه، خراب کنه، دوباره بسازه. این همون چیزییه که خلاقیت رو روشن میکنه.
Photo by Thach Pham N. on Unsplash
بازیها به ما یادآوری میکنن که همهچیز قرار نیست نتیجهی جدی داشته باشه. وقتی میذاری بدون ترس از شکست چیزی بسازی یا امتحان کنی، ذهنت جرات پیدا میکنه راههای تازهای رو کشف کنه.
لگو یا پازل: حتی برای بزرگسالها، یه جور تمرین برای دیدن ترکیبهای متفاوت.
بازیهای کلمهای: مثل ساختن داستان با چند کلمه تصادفی.
بازیهای فیریکی ساده: پرتاب توپ، ساختن چیزی با وسایل دمدستی یا حتی کشیدن نقاشیهای کودکانه.
بازیهای ذهنی: مثل "چی میشه اگه…" که ذهنت رو باز میکنه به احتمالات جدید.
چون بهت اجازه میده بدون قضاوت فکر کنی.
چون «لذت» رو وارد فرآیند یادگیری و ایدهسازی میکنه.
چون با حس کنجکاوی طبیعیمون همصداست.
بازی کردن یه جور بازگشت به ریشههای خلاقیته. وقتی اجازه میدی مثل یه بچه دوباره دنیا رو تجربه کنی، زاویه نگاهت تغییر میکنه و ایدههایی میسازی که هیچوقت از مسیرهای جدی بهشون نمیرسیدی.